لذت مطالبی خاص

ساخت وبلاگ

هر فردی در زندگی خود بارها با مفهوم اخلاق مواجه شده است. با این حال، همه او را نمی شناسند. ارزش واقعی در دنیای مدرن ، مشکل اخلاق بسیار حاد است. به هر حال، بسیاری از مردم یک راه اشتباه و ناصادقانه زندگی می کنند. اخلاق انسان چیست؟ ارتباط این موضوع با مفاهیمی مانند اخلاق و اخلاق چگونه است؟ چه رفتاری را می توان اخلاقی دانست و چرا؟

اصطلاح «اخلاق» به چه معناست؟

اخلاق اغلب با اخلاق و اخلاق ترکیب می شود. با این حال، این مفاهیم دقیقاً مشابه نیستند. اخلاق مجموعه ای از هنجارها و ارزش های یک فرد خاص است. این شامل ایده های فرد در مورد خوب و بد، نحوه رفتار و نحوه رفتار در موقعیت های مختلف است.

برای ارتباط با روانشناس فردی با مشاوران آنلاین کلیک کنید.

هر کسی معیارهای اخلاقی خودش را دارد. آنچه برای یک فرد عادی به نظر می رسد برای دیگری کاملا غیر قابل قبول است. بنابراین مثلاً برخی نسبت به ازدواج مدنی نگرش مثبت دارند و هیچ ضرری در آن نمی بینند. برخی دیگر این گونه زندگی مشترک را غیراخلاقی می دانند و روابط قبل از ازدواج را به شدت محکوم می کنند.

اصول رفتار اخلاقی

با وجود این واقعیت که اخلاق یک مفهوم کاملاً فردی است، هنوز اصول کلی در جامعه مدرن وجود دارد. اینها اول از همه شامل تساوی حقوق همه مردم است. این بدان معناست که هیچ تبعیضی بر اساس جنسیت، نژاد یا هر دلیل دیگری نباید علیه یک فرد وجود داشته باشد. همه مردم در برابر قانون و دادگاه برابرند، همه از حقوق و آزادی های یکسان برخوردارند.

اصل دوم اخلاق بر این استوار است که انسان مجاز است هر کاری را انجام دهد که با حقوق دیگران منافات نداشته باشد و منافع آنها را تضییع نکند. این نه تنها شامل مواردی است که توسط قانون تنظیم می شود، بلکه معیارهای اخلاقی و اخلاقی را نیز شامل می شود. به عنوان مثال، خیانت به یکی از عزیزان جرم نیست. اما از نظر اخلاقی، تقلب باعث رنج و عذاب فرد می شود، یعنی تجاوز به مصالح او می کند و عمل خلاف اخلاق می کند.

معنای اخلاق

برخی معتقدند اخلاق تنها شرط ورود به بهشت ​​پس از مرگ است. در طول زندگی، مطلقاً هیچ تأثیری در موفقیت فرد ندارد و هیچ سودی ندارد. پس منظور از اخلاق این است که قلب خود را از گناه پاک کنیم.

در واقع چنین نظری اشتباه است. اخلاق نه تنها برای یک فرد خاص، بلکه برای کل جامعه در زندگی ما ضروری است. بدون آن، خودسری در جهان ظاهر می شود، مردم خود را نابود می کنند. به محض از بین رفتن ارزش های ابدی در جامعه و فراموشی هنجارهای عادی رفتار، زوال تدریجی آن آغاز می شود. دزدی، فساد، معافیت از مجازات شکوفا می شود. و اگر افراد بد اخلاق به قدرت برسند، اوضاع بدتر می شود.

بنابراین، کیفیت زندگی انسان مستقیماً به اخلاقی بودن آن بستگی دارد. تنها در جامعه ای که اصول اولیه اخلاقی رعایت شده و رعایت شود، مردم می توانند احساس امنیت و خوشبختی کنند.

اخلاق و اخلاق

به طور سنتی، مفهوم "اخلاق" با اخلاق ترکیب می شود. در بسیاری از موارد، این کلمات به جای یکدیگر به کار می روند و بسیاری از افراد تفاوت اساسی بین آنها را نمی بینند.

اخلاق اصول و هنجارهای معین رفتار انسان در موقعیت های مختلف است که توسط جامعه ایجاد می شود. به عبارت دیگر افکار عمومی است. اگر انسان از قوانین مقرر پیروی کند می توان او را اخلاقی نامید، اگر توجه نکند رفتارش غیراخلاقی است.

اخلاق چیست؟ تعریف این کلمه از این جهت با اخلاق متفاوت است که به هر فرد اطلاق می شود نه کل جامعه. اخلاق یک مفهوم بسیار ذهنی است. آنچه برای برخی عادی است برای برخی دیگر غیرقابل قبول است. انسان را فقط بر اساس نظر شخصی می توان اخلاقی یا غیر اخلاقی نامید.

اخلاق و دین مدرن

همه می دانند که هر دینی انسان را به خوب بودن، احترام به ارزش های اخلاقی اولیه دعوت می کند. با این حال، جامعه مدرن آزادی و حقوق بشر را در اولویت قرار می دهد. در این زمینه برخی از احکام خداوند اهمیت خود را از دست داده است. برای مثال، تعداد کمی از مردم می توانند یک روز در هفته را به دلیل مشغله کاری و سرعت سریع زندگی، به خدمت به خداوند اختصاص دهند. و برای بسیاری، فرمان "زنا نکن" آزادی روابط شخصی را محدود می کند.

اصول اخلاقی کلاسیک ارزش همچنان معتبر است. جان و مال انسان ، کمک و رحمت به دیگران، محکومیت دروغ و حسد. علاوه بر این، اکنون برخی از آنها توسط قانون تنظیم شده اند و دیگر نمی توان آنها را با نیت به ظاهر خیر توجیه کرد، مثلاً مبارزه با کفار.

جامعه مدرن نیز ارزش های اخلاقی خاص خود را دارد که در ادیان سنتی منعکس نشده است . اینها شامل خودسازی و بهبود مستمر، هدفمندی و انرژی، میل به موفقیت و زندگی فراوان است. مردم مدرن خشونت را در همه اشکال آن، عدم تحمل و ظلم محکوم می کنند. آنها به حقوق مردم و تمایل آنها برای زندگی آنگونه که صلاح می دانند احترام می گذارند. اخلاق مدرن با هدف خودسازی فرد، تغییر و توسعه کل جامعه است.

مشکل اخلاق جوانان

بسیاری می گویند که جامعه مدرن در حال حاضر شروع به انحطاط معنوی کرده است. در واقع، جرم و جنایت، اعتیاد به الکل و اعتیاد به مواد مخدر در کشور ما در حال گسترش است. جوانان به این فکر نمی کنند که اخلاق چیست. تعریف این کلمه برای آنها کاملاً بیگانه است.

اغلب، افراد مدرن ارزش هایی مانند سرگرمی، اوقات فراغت و سرگرمی را در اولویت قرار می دهند. در عین حال، اخلاق را کاملاً فراموش می کنند و فقط نیازهای خودخواهانه خود را در نظر می گیرند.

جوانان مدرن ویژگی های شخصی خود مانند میهن پرستی و معنویت را به کلی از دست داده اند. برای آنها اخلاق چیزی است که مانع و محدود کننده آزادی می شود. اغلب افراد برای رسیدن به اهداف خود آماده انجام هر کاری هستند، بدون اینکه به عواقب آن برای دیگران فکر کنند.

بنابراین مشکل اخلاق جوانان در کشور ما امروز بسیار حاد است. بیش از یک دهه و تلاش عظیم دولت برای حل این مشکل نیاز دارد.

در اصل، معنای این کلمه قوانینی را به همراه داشت که توسط اسکان مشترک و خوابگاه های مشترک ایجاد می شد، هنجارهایی که جامعه را متحد می کند و بر فردگرایی و پرخاشگری غلبه می کند. با پیشرفت جامعه، یادگیری وجدان، مهربانی، دوستی، معنای زندگی و... نیز به این معنا اضافه می شود.

اخلاق علمی فلسفی است که به اخلاق، رشد آن، اصول، هنجارها، نقش در جامعه و همچنین ایجاد نظام‌های فکری می‌پردازد که اصول اخلاقی و هنجارهای رفتار انسان از آن نشات می‌گیرد. اخلاق را گاهی فلسفه اخلاق یا فلسفه اخلاق می نامند.

#اخلاقی یکی از روشهای اصلی تنظیم هنجاری اعمال انسان در جامعه است. یک شکل آگاهی عمومی استو نوع روابط اجتماعی نهادی اجتماعی است که رفتار انسان را در تمامی عرصه های زندگی تنظیم می کند.

محتوای اخلاق در ارزش‌ها، هنجارها و نگرش‌ها (معیارها) بیان می‌شود که توسط همه مردم به رسمیت شناخته می‌شود و انتخاب نگرش فرد نسبت به دنیا و سایر افراد و نیز نحوه رفتار یک فرد را تعیین می‌کند. اخلاق شامل دیدگاه ها و احساسات اخلاقی، جهت گیری ها و اصول زندگی، اهداف و انگیزه های اعمال و روابط، خوب و بد، وجدان و بی شرمی، شرف و بی شرمی، عدالت و بی عدالتی، هنجار و نابهنجاری، شفقت و ظلم و غیره است.

#اخلاق اصطلاحی است که اغلب در گفتار و ادبیات به عنوان مترادف اخلاق به کار می رود، گاهی اوقات - اخلاق. در معنای محدود، اخلاق محیط درونی فرد برای عمل بر اساس وجدان و اراده آزاد خود است - برخلاف اخلاق که در کنار قانون، لازمه بیرونی رفتار یک فرد است. اخلاق نام علم اخلاق است.

کسی که در علم پیشرفت می کند و در اخلاق عقب می ماند، به عقب تر از جلو می رود - ارسطو.

اخلاق را نباید با خود اخلاق اشتباه گرفت، اخلاق از منظر صوری مجموعه دستورات ضروری است، مثلاً امر به قتل نکش و صحت آن قابل اثبات نیست. یا به طور منطقی انکار می شود. هدف اخلاق- بررسی منابع اخلاق، بررسی تأثیرات اخلاق (یا فقدان آن) بر افراد و رفتار آنها و در نهایت جستجوی مبانی اصلی فلسفی که معیارهای اخلاقی عقلانی با همه تنوع آنها ایجاد می شود. دیدگاه‌های اخلاقی معمولاً شکل یک یا آن نظریه اخلاقی را به خود می‌گیرند که می‌تواند با کمک دستگاه مفهومی خود مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی را شکل دهد. تئوری های اخلاقی هم برای توجیه کدهای رفتار اخلاقی موجود در یک جامعه خاص و هم برای انتقاد از دومی در صورتی که تا حدی یا به طور کامل با اخلاق جهانی در تضاد باشد، توسعه یافته اند.

اخلاق به عنوان شاخه ای از فلسفه یک علم هنجاری است زیرا برخلاف علوم رسمی مانند ریاضیات و منطق و علوم تجربی مانند شیمی و فیزیک و علوم اجتماعی به هنجارهای رفتار انسان می پردازد. با این حال، روانشناسی به طور خاص ادعا می کند که مشکلات اخلاقی را تا حدی مورد مطالعه قرار می دهد و این تمایل را از طریق مطالعه رفتار اجتماعی تشویق می کند.

بنابراین، علوم اجتماعی اغلب سعی می کنند اصول اخلاقی فردی را با رفتار اجتماعی مرتبط کنند و شرایط فرهنگی را که به شکل گیری چنین اصولی کمک می کند، مطالعه کنند. برای مثال، بسته به محیط اجتماعی، اراده خداوند، یک الگوی طبیعی یا یک حکم عقلی ممکن است به عنوان مرجع رفتار درست شناخته شود.

اگر قدرت اراده خداست، این شامل اطاعت از فرمان الهی کتاب مقدس است که به یک معیار عمومی پذیرفته شده رفتار تبدیل شده است. اگر از اقتدار طبیعت صحبت می کنیم، آنگاه اصل معیارهای اخلاقی مطابقت صفات اخلاقی انسان با اصل اساسی طبیعی است. در مورد حکم عقل، رفتار انسان را نتیجه تفکر عقلانی می دانند.

منبع: مجله روانشناسی وبسایت گپچه

لذت مطالبی خاص...
ما را در سایت لذت مطالبی خاص دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : موسوی gapche بازدید : 198 تاريخ : پنجشنبه 7 / 7 ساعت: 15:54